در ناکجا آباد گمش کردم
به من بازگرد ،رویای من...
 
 

از خالیه بودنت

رازقی هم به آنچه پایبند بود اهمیت نمیدهد

پرستو را بگو 

که چه ساده پرواز را یاد گرفت

و چه حزن انگیز 

آنچه را که باور داشت زیر پا گذاشت...

آن کاسه ی آبی که برای بدرقه ات ریختم یادت می آید؟

یادت می آید گفتی این آب نخشکیده بر میگردم؟ 

آه ...آه که نیامدی و حالا

آب خشکید و کاسه هم گم شد... 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 4 تير 1390برچسب:رازقی,کاسه,بدرقه,خشکید,گم شد, :: 1:59 :: توسط : مهدی بختیاری

درباره وبلاگ
...یازده سالگی تنها این عیب را داشت که ده ساله نمیشد،و ده ساله ها هیچگاه این را نفهمیدند...
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان در نا کجا آباد گمش کردم و آدرس nakojaabad.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 15
بازدید کل : 3402
تعداد مطالب : 8
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1